موﺭﺩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ
.
.
.
ﺭﺍﻣﻮﻥ ﻧﺪﺍﺩﻥ ﮔﻔﺘﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺍﺭﯼ .
برچسبها:

نگاه کنید.....
چگونه ابرهارابه سرشوق درمی آورم
وباشادیشان شادمیشوم
آسمان پروازم رابه رخ میکشد
برخیزید.........
افسردگی راکناربزنید
نگرانی رادوربریزید
وازپریشان حالی ی خودحال بسازید
بمانندابرهای پریشان حال وآشفته
که دراوج سرگردانی
طراوت وزندگی رابخاک هدیه میکنند
بدوستی باآسمان اعتمادکنید.........
برچسبها:
هدفم زیبا بود
اوج یک رویا بود
که برایش تک وتنها شده؟رفتم
ناخداگشتم و از موج گذشتم
درمسیر وزش باد نشستم
پای در دامن اندوه نبستم
ازهمه رستم وجستم
نبریدم نشکستم
چونکه فرمانده ام با عشق هواخواهم بود
همه حال وهمه ایام همراهم بود
هدفم زیبا بود
نغمه ای برپابود
که حریفم شب وروز
همه ایام وهنوز
دورتادورم راآتش کرد
پای کوبان دل خودراخوش کرد
چه هجومی سراسر
چه نبردی نابرابر
یک نفر باهمه آنها
پنجه درپنجه ی تن ها
همه را چهره هویدا میکرد
بازی ی کودکی ی مکرتماشا میکرد
هدفم زیبا بود
عاشقی برپابود
که برای دل بریدن ازآن؟
وگذشتن ز حریم انسان؟
عالمی را جلوام صف کردند
سوختم دربدشان بدنشدم کف کردند
هدفم زیبا بود
آتشی برپا بود
که مرا میکشد اندر دل خویش
ره سپارم کند هر لحظه به پیش...........
برچسبها:
درجشنواره ی عاشقی های مطلق
دانه های بلورین برف برتاج قصرم نشسته
وایوان خانه ام راسپیدپوش کرده
نعره زنان گرمایم رابه شادی میخواند
که فصل فصل عاشقی ی توست
نرم وآهسته بیا به جشن برفها...........
برچسبها:
و برای تو ماندن… به پای تو بودن… و به عشق تو سوختن !
و چه تلخ و غم انگیز است دور از تو بودن و برای تو گریستن … !
ای کاش می دانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگیست … !
بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه تلخ و ناشکیباست … !
چه زیباست بخاطر تو زیستن …
ثانیه ها را با تو نفس کشیدن … زندگی را برای تو خواستن … !
چه زیباست عاشقانه ها را برای تو سرودن … !
بدون تو چه محال و نا ممکن است زندگی… !
چه زیباست بیقراری برای لحظه ی آمدن و بوئیدنت … !
برای با تو بودن و با تو ماندن … برای با هم یکی شدن … !
کاش به باور این همه صداقت و یکرنگی می رسیدی !
ای کاش می دانستی مرز خواستن کجاست …!!!!
و ای کاش می دیدی قلبی را که فقط برای تو می تپد … ! ......................
برچسبها:
سلام ای چشم بارانی ! پناهم می دهی امشب ؟
سوالم را که می دانی ! پناهم می دهی امشب ؟
.
منم آن آشنای سالیان گریه و لبخند
و امشب رو به ویرانی ، پناهم می دهی امشب ؟
.
میان آب و گل رقصان ، میان خار و گل خندان
در آن آغوش نورانی ، پناهم می دهی امشب ؟
.
دل و دین در کف یغما و من تنها و من تنها…
در این هنگام رو حانی ، پناهم می دهی امشب ؟
.
به ظلمت رهسپار نور و از میراث هستی دور
در آن اسرار پنهانی ، پناهم می دهی امشب ؟
.
رها از همت بودن ، رها از بال و پر سودن
رها از حد انسانی ، پناهم می دهی امشب ؟
.
نگاهت آشنا با دل ، کلامت گرمی محفل
تو از چشمم چه می خوانی ؟ پناهم می دهی امشب ؟
برچسبها:
خیال قشنگی ست
شنیدن صدای خش خش برگ ها
بر زیر پاهایمان
برچسبها:
از لحظه ای که چشم باز میکنم
کار شروع میشود
نظارت و برسی کیفیت تک تک اعضای بدن
قلب … چشم … گوش
مبادا ذره ای
از عاشق تو بودن منحرف شده باشند.
برچسبها:
نمیپرسی تو حالی از دل غمگین و بیمارم
ولی من هر کجا باشم، خیالت را به سر دارم
برچسبها:
خاطره ها را رشوه میدهم به روزهایم تا از بی تو بودن صدایشان در نیاید
برچسبها: